7طراح معروف مد و لباس که باید بشناسید!

هر برند‌ی مسیری پر و پیچ و خم را طی کرده‌‍‌ تا تبدیل به نامی موفق و معروف در دنیای فشن شود. پشت درهای بسته هر برند معروف طراحی نشسته است که با خلاقیت‌اش مهم‌ترین اثر را در موفقیت آن برند دارد.

 

 در این مقاله با ما همراه باشید تا با هفت نفر از معروف‌ترین طراحان جهان و چهره‌های پشت برندهای مطرح  آشنا شویم، درباره فراز و نشیب‌های مسیری که طی کرده‌اند بخوانیم و تعدادی از فیلم‌ها و مستندهایی که از زندگی‌هایشان ساخته شده اند را بشناسیم!

چرا باید طراحان لباس معروف را بشناسیم؟

قبل از اینکه سراغ اصل مطلب برویم باید بدانیم شناخت طراحان معروف چه فرقی به حال ما دارد.

هر شغلی که دارید و به هر حرفه‌ای که مشغولید یکی از قدم‌های اولیه برای موفقیت شناخت چهره‌های اثرگذار آن زمینه است.

هیچ راهی بی سنگلاخ نیست. دانستن مسیر زندگی افراد سرشناس به شما کمک می‌کند تا با الهام گرفتن از اشتباهات و موفقیت‌های آن‌ها دست‌اندازهای راه خود را کمتر کنید، تصمیم‌های بهتری بگیرید و مسیر کوتاه‌تری را برای رسیدن به موفقیت طی کنید.

 

1.کوکو شانل، زن افسانه‌ای دنیای فشن

"زندگی‌ام را ساختم، چون زندگی من را راضی نکرد"

این جمله‌ای از کوکوشانل، تنها طراح لباس در میان صد شخصیت برتر جهان از نظر مجله‌ی تایم است!

گابریل بونورشانل با اعتماد به نفس و خلاقیت از ژنده‌پوشی عبور کرد و به موفقیت و ثروت رسید. گابریل  در دوازده سالگی مادرش را از دست داد و توسط پدرش به نوانخانه‌ای سپرده شد که در آن خیاطی را یاد گرفت. هجده ساله بود که نوانخانه را ترک کرد و بعد از مدتی خیاطی برای افراد معمولی، فروختن کلاه‌هایی با طرح‌های مختلف و متفاوت را در مغازه‌ای کوچک شروع کرد.

شانل که زنی مستقل، جسور و با شهامت بود تحمل لباس‌های پر زرق و برق، مجلل، سنگین و دست‌وپاگیری که آن زمان برای زن‌ها مد بودند را نداشت. از همین‌رو بود که با الهام از سبک و سیاق پوشاک مردانه لباس‌هایی ساده و در عین حال شیک، کاربردی، و مناسب برای زنان مدرن طراحی کرد.

کوکو زنی با اعتماد به نفس و عمل‌گرا بود و طرز تفکرش را با طراحی‌های جسورانه‌اش نشان می‌داد. به همین دلیل بود بود که پیراهن‌ زنانه‌ی کوتاه ساده و مشکی رنگ تبدیل به امضای کوکوشانل شد.

اگر به دنبال تماشای فیلمی جذاب درباره مسیر زندگی گابریل بونورشانل از یتیم‌خانه تا تبدیل شدن به کوکوشانل معروف هستید؛ "کوکو قبل از شانل" را از دست ندهید. این فیلم در سال 2009 با بازی آدری توتو و به کارگردانی آن فونتن ساخته شد.

"کوکوشانل، طراح مد معروف" هم مستندی است که به روایت زندگی سیاسی شانل در جنگ جهانی اول و پیش از آن می‌پردازد.

2.لطافت زنانه در دستان مردی که دنیای فشن را زیر و رو کرد!

درست زمانی که کوکو شانل در تلاش بود تا با طراحی‌های خود پوشیدن لباس‌های کوتاه را در بین زنان باب کند کریستین دیور که مدعی بود زنان را خیلی خوب می‌شناسدجایی گفته بود:

"همان زنانی که طالب دامن‌های کوتاه هستند؛ به زودی بلندترین لباس‌ها را خواهند پوشید."

کریستین دیور در پی محقق کردن رویای پدرش در دانشگاه، علوم سیاسی خواند. اما هرگز تبدیل به یک سیاست‌مدار نشد و بعد از اتمام تحصیلات خانه مد خود را تاسیس کرد.

کریستین دیور درباره منبع الهام طراحی‌های خود گفته است:

 "در نهایت هرچیزی که بخشی از زندگی من بوده است؛ چه بخواهم چه نخواهم، در لباس‌هایم خود را نشان داده است."

دیور عاشق مادرش بود و افسردگی‌ای که بعد از مرگ مادرش به آن دچار شد اثر عمیقی روی او گذاشت. شهر محل زندگی کریستین دیور که شهری ساحلی بود و گل‌های باغی که مادرش پرورش می‌داد اصلی‌ترین منبع الهام دیور، برای طراحی دامن‌های بلند و پرپارچه زنانه بود.

اگر دوست دارید با شخصیت کریستین دیور بیشتر آشنا شوید و بدانید پشت درهای بسته خانه مد دیور چه می‌گذرد؛ دیدن مستند "پشت درهای دیور" را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

3.جرجیو آرمانی پزشکی که تبدیل به طراح لباسی معروف شد

فوربز، معروف‌ترین مجله اقتصادی دنیا در سال 2000 مردی را موفق‌ترین طراح دنیا نامید که روزگاری تصمیم داشت عکاس و بعدتر پزشک شود!

آرمانی درونگرا و متفکر براساس گفته‌های خودش همیشه بیشتر از هرچیزی ناظر و مشاهده کننده بوده است. شاید اصلا همین موضوع به او در شناخت بهتر نیازهای زمانه خود کمک کرده است.

کت‌وشلوارهای راحت و بدون نیاز به اتو که به پاورست معروف هستند از پرطرفدارترین لباس‌های برند آرمانی‌اند. راحتی بی‌مثال این کت‌وشلوارها که تبدیل به ویژگی اصلی لباس‌های آرمانی شده است علاوه بر اینکه هزینه بالایی برای تولید ندارند نیاز مردانی را که می‌خواهند شیک‌پوشی را همراه با راحتی تجربه کنند برآورده می‌کنند.

راحتی و آسایش در لباس‌های آرمانی ویژگی منحصر به لباس‌های مردانه این برند نیست. پیراهن‌های زنانه برند آرمانی از پارچه‌های مرغوبی دوخته می‌شوند که اغلب رنگ‌هایی خنثی و سرد دارند و عنصر راحتی و کاربردی بودن به خوبی در آن‌ها حفظ شده است.

4.قرمز ولنتینویی امضای معروف آقای طراح!

ولنتینو گاروانی فقط هفده سال داشت که از ایتالیا به فرانسه مهاجرت و شروع به تحصیل در مدرسه هنرهای زیبا کرد. شصت‌ویک سال بعد و در هفتاد و هشت سالگی چنان طراح موفقی شده بود که نشان لژیون دونور بالاترین نشان افتخار کشور فرانسه را از ژاک شیرداک رئیس‌جمهور فرانسه دریافت کرد.

ولنتینو جمله معروفی دارد که می‌گوید:

 "فقط لباس‌هایی بپوشید که به شما حس سرزندگی بدهند."

به نظر می‌رسد ولنتینوگاروانی این سرزندگی را در رنگ قرمز پیدا کرده است. قرمز شاداب و زیبایی که تبدیل به نمادی از پیراهن‌های بلند زنانه برند ولنتینو شده است.

در سال 2008 مستند "ولنتینو، آخرین امپراتوری" درباره زندگی و آثار ولنتینوگاروانی ساخته شد.

5.زیبایی‌شناسی یا سیاست؟ میوچیا پرادا فشن را انتخاب می‌کند.

زمانی که ماریو پرادا، در سال 1913 کسب و کار کوچکش را برای تولید کیف‌های چرمی به راه انداخت؛ اعتقادی به فعالیت زنان در عرصه مد و فشن نداشت. اما تقدیر جوری رقم خورد که  شصت‌وپنج سال بعد میوچیا کوچک‌ترین نوه ماریو این کاروکاسبی خانوادگی را به عهده بگیرد و از این رو به آن رویش کند!

میوچیا درس علوم سیاسی را تا مقطع دکتری ادامه داد و پنج سال بعد از فارغ‌التحصیلی اداره برند پرادا به عهده او گذاشته شد. اتفاقی که سرنوشت این برند را عوض و آن را تبدیل به نامی مشهور در صنعت مد کرد.

میوچیا به تلفیق هنر و سیاست متعقد است. او فعال حقوق بشر و از اعضای مشهور حزب کمونیست ایتالیا است. لباس‌های میوچیا پرادا که علاقه‌مند به ایده‌ی زیبایی‌شناختی در تمام امور است؛ مینیمال، با پارچه‌های سبک، رنگ‌های زنده و الگوهای روشن طراحی می‌شوند.

میوچیا پرادا علاوه بر فعالیت در برند پرادا اداره برند دیگری را به نام میومیو نیز به عهده دارد.

6.از خیاط‌خانه کوچک مادر، تا برند بزرگ ورساچه!

مادر جیانی ورساچه خیاط بود و مزون کوچکی هم داشت. جیانی کوچک از همان سال‌های کودکی علاقه خود را به مد نشان داده و از مادرش خیاطی را  آموخته بود. در جوانی به میلان رفت و معماری خواند. اما خیلی زود وارد عرصه طراحی مد و فشن شد و اولین بوتیک برند ورساچه را در میلان تاسیس کرد.

حتما تصویر مدوسا، اسطوره زن یونانی را بر روی لوگوی برند ورساچه دیده‌اید. این موضوع نشان دهنده علاقه جیانی ورساچه به فرهنگ یونان است.

مدوسا الهه ترسناکی است که به جای مو روی سر خود تعداد زیادی مار دارد. نگاه کردن به این مارها هرکسی را تبدیل به مجسمه‌ای سنگی و ثابت می‌کند. این رویایی بود که جیانی برای لباس‌های برندش در سر می‌پروراند! لباس‌هایی که با دیدنشان مجذوب و میخ‌کوب شوید. رویایی که خیلی زود محقق شد.

لباس‌های ورساچه ساختارشکنانه و پر زرق‌وبرق بودند تا جایی که این زرق و برق و ظرافت زنانه، حتی به کت‌و شلوارهای مردانه هم راه پیدا کرد.

جیانی جوایز متعدد و مهمی را دریافت کرده است. یکی از این جوایز، جایزه شوالیه هنر است که آن را از رئیس‌جمهور ایتالیا دریافت کرده است.

جیانی ورساچه در سال 1979 درست زمانی که برندش در اوج شکوه و محبوبیت بود توسط قاتل سریالی اندرو کونان به قتل رسید!

بعد از مرگ جیانی، دوناتلا خواهرش اداره برند ورساچی را به عهده گرفت.

خانواده ورساچی و ماجراها و حواشی‌اشان به سینما هم راه یافته‌اند و دستمایه ساخت فیلمی به نام "خانه ورساچی" شده‌اند.

7. فقیرترین پسر مدرسه یا هفتادوسومین مرد ثروتمند جهان؟

 رالف لورن در سال2010 به عنوان هفتادوسومین مرد ثروتمند جهان معرفی شد. این درحالی بود که روزگاری مجبور بود برای خرید یک دست لباس، ساعت‌ها بعد از مدرسه کار کند!

رالف تحصیل در رشته‌ی کسب‌وکار را بعد از دوسال رها کرد و با تولید کراوات اولین قدم‌های خود را در دنیای مدوفشن برداشت. این قدم‌ها، از همان اول با ساختارشکنی همراه بودند. کراوات‌های معمول آن دوران باریک و کراوات‌های تولیدی رالف پهن بودند.

رالف که علاقه‌ی زیادی به ورزش داشت اولین خط تولید لباس‌های خود را با نام پولو که به معنی چوگان است؛ راه‌اندازی کرد و حالا مردی چوگان‌باز تبدیل به نمادی از برند رالف‌لورن شده است.

لباس‌های طراحی شده توسط رالف لورن، ساده و شیک هستند و نوعی از وقار، حیا، پختگی و توجه به سنت را نشان می‌دهند.

اکثر محبوبیت لباس‌های رالف لورن، در میان مردان است. با این‌ حال لباس‌های زنانه این برند هم از زیبایی چشم‌گیری برخوردارند.

*

با زندگی تعدادی از اثرگذارترین طراحان لباس جهان آشنا شدیم و مسیری را که هرکدام از آن‌ها طی کرده بودند؛ شناختیم.

همه‌ی این طراحان خلاق بودند و جسارت کافی را برای بروز این خلاقیت داشتند. از برداشتن قدم‌های کوچک نمی‌ترسیدند، چون به خوبی می‌دانستند این قدم‌ها مقدمه‌ی گام‌هایی بزرگ‌تر هستند. صبور و شکیبا بودند و تا هر زمان که لازم بود برای به ثمر نشستن ایده‌هایشان صبر می‌کردند.

کدام موضوع در زندگی هر کدام از این طراحان برای شما جالب تر بود؟

فکر می‌کنید مهم‌ترین عامل موفقیت آن‌ها چه بوده است؟

با ما در میان بگذارید.

 

 

 

نظرات کاربران
افزودن نظر جدید

شما هم می توانید در مورد این بلاگ نظر بدهید